انتخابات ۱۴۰۲ پایان ساختار یکدست قدرت در ایران است؟
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۹۲۶۳۳
آفتابنیوز :
«انشقاق قریبالوقوع در صفوف اصولگرایی»؛ ترجیعبندی است که بلافاصله پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ از سوی برخی تحلیلگران سیاسی مطرح شد؛ تحلیلی برآمده از واقعیات و تجربیات سیاسی که هرچند اصولگرایان تلاش میکنند آن را انکار کنند، اما رخدادهای پس از انتخابات ۱۴۰۰ و تجمیع کامل قدرت نشان داد که انشقاق، نزدیکتر از هر زمان دیگری بیخ گوش طیفهای مختلف اصولگرا لانه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انشقاقی که سکانسهای ابتدایی آن قبل از آغاز انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم در جریان ثبتنام لیدرهای اصلی اصولگرا آغاز و تا همین امروز در بطن حاشیههای #شاسی_بلند_گیت تداوم پیدا کرده است. به گونهای که این روزها گروههای مختلف دست راستی که در مجلس، دولت و سایر نهادهای مدیریتی حضور دارند، یکدیگر را نواخته و برای هم خط و نشان میکشند.
از یک طرف، نواصولگرایان و طرفداران قالیباف حضور دارند که بخش قابل توجهی از فعالیتهای خود را در مجلس قرار دادهاند و در نقطه مقابل اعضای جبهه پایداری و گروههای سمپات با این جریان مانند جریان طرفدار سعید جلیلی و گروههای عدالتخواه نشستهاند که در کنار هم پایگاه قابل توجهی را در مجلس و دولت به خود اختصاص دادهاند.
سکانس نخست؛ جرقههای دوری از هم
ماجرای شکاف میان اصولگرایان از زمانی آغاز شد که بحث حضور چهرههای مطرح اصولگرا در جریان ثبتنامهای انتخاباتی ۱۴۰۰ مطرح شد. در آن برهه اعلام شده بود سید ابراهیم رییسی و محمدباقر قالیباف که هر دو سابقه شکست از حسن روحانی را در رزومه سیاسی خود داشتند و یکی در شمایل رییس مجلس یازدهم و دیگری در قامت رییس دستگاه قضا فعالیت میکرد، تصمیم گرفتند تا هر دو از ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری خودداری کنند تا فردی جوان و تازه نفس از جناح راست برای این منظور برگزیده شود.
اما اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۰ و در کشاکش بحثهای انتخاباتی، زمزمههایی از سوی نزدیکان قالیباف شنیده شد که او قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری را دارد. بلافاصله پس از گسترش این زمزمهها بود که نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری وارد عمل شده و اعلام کردند در صورتی که قالیباف تصمیم به ثبتنام در انتخابات بگیرد، سید ابراهیم رییسی هم توافقات قبلی را زیر پا گذاشته و وارد گود انتخاباتی خواهد شد. با شکلگیری این دوگانه در جبهه اصولگرایی، انتقاد دو طرف از هم در قالب رسانههای همسو آغاز شد.
در شرایطی که دو طرف در حال سبک، سنگین کردن برنامههای خود بودند، اعضای جبهه پایداری با یک حرکت عجیب، طرفداران قالیباف را آچمز کردند. با تلاش ۲۴ ساعته و ضربتی اعضای جبهه پایداری، ۲۲۰ نماینده مجلس یازدهم پای برگهای را امضا کردند که در آن از ابراهیم رییسی خواسته شده بود در انتخابات حاضر شود! حرکتی که هر چند اعتبار و حیثیت مجلس یازدهم به عنوان وکیلالمله بودن را زیر سوال برد، اما باعث عقبنشینی طرفداران قالیباف و نواصولگرایان به مرزهای سکوت در انتخابات ۱۴۰۰ شد.
بلافاصله پس از انتشار این نامه، نقدهای تند و تیزی در خصوص خروج مجلس از دایره بیطرفی در انتخابات شکل گرفت و حرکت نمایندگان برخلاف اصول نمایندگی تشخیص داده شد. هرچند نشانههایی از انشقاق پس از انتخابات مجلس یازدهم هم نمایان شده بود، اما این تک جبهه پایداری و طرفداران رییسی را میتوان نقطه آغازین انشقاق و دوری اصولگرایان از هم ارزیابی کرد.
سکانس دوم؛ زمانی برای عمیقتر شدن شکافها
با پیروزی ابراهیم رییسی در انتخابات که در غیاب چهرههای میانهرو و اصلاحطلب با یک رای حداقلی حاصل شده بود، یک جریان سیاسی خاص همه اهرمهای قدرت سیاسی، تقنینی و مدیریتی کشور را در دست گرفت. با رسیدن موسم تشکیل کابینه، یکبار دیگر رویاروییها از راه رسیدند و دو طیف اصلی اصولگرایی (جبهه پایداری و نواصولگرایان) تلاش کردند سهم افزونتری را از کابینه به دست آورند. طرفداران قالیباف که تصور میکردند عقبنشینی او به نفع رییسی، فضای مناسبی برای برای چینش کابینه در اختیارش قرار خواهد داد، مدت زمان اندکی پس از انتخابات به اشتباه بودن این تصورات پی بردند.
جبهه پایداری که با حضور صادق محصولی به عنوان دبیرکلی، نزدیکترین مناسبات را با دولت مستقر ایجاد کرده بود، سایه سنگین خود را بر بخشهای مختلف کابینه سیزدهم انداخت. جبهه پایداری چند ماه قبل از انتخاب ترکیب شورای مرکزی خود را تغییر داده بود، علی نادری و میثم نیلی را از ترکیب شورای مرکزی خارج ساخته و آنها را راهی دولت کرد.
میثم نیلی در شمایل مشاور رییسی نقش ویژهای در شکلدهی به ترکیب کابینه ایفا کرد و علی نادری هم ساختار رسانهای دولت را شکل داد. اینگونه شد که وزن اعظم کابینه سیزدهم نصیب چهرههای نزدیک به پایداری شد و قالیباف جز وزارت امور خارجه و وزارت اقتصاد، لقمه دندانگیری از کابینه نصیب نبرد.
سکانس سوم؛ رویاروییها نمایان میشود
در همه این ایام، اصولگرایان با همه اختلافات عمیقی که داشتند از عیان کردن اختلافات خود پرهیز داشتند. اما ماجرای سیسمونیگیت در حکم بنزینی بود که آتش اختلافات را عمیقتر و مشکلات افزونتری ایجاد کرد. ماجرایی که بسیاری از تحلیلگران معتقدند، ریشههایش همچنان با انتخابات ریاستجمهوری در ارتباط است. پس از تشکیل دولت سیزدهم و در شرایطی که وعدههای رییسی یکی پس از دیگری، روی زمین باقی مانده بود، زمزمههای انتقادی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت که دولت رییسی، دولت مستعجل بوده و پس از یک دوره جای خود را به دولت اصولگرای جدیدی خواهد داد. مطابق معمول فرد جایگزین برای چنین دوره انتقالی، محمدباقر قالیباف بود که همچنان برنامههایش در حمایت از دهکهای محروم و طیفهای مستضعف در رسانههای اصولگرا پردازش میشدند. در این میان، قالیباف ۲۹ فروردین ماه ۱۴۰۱ در جریان افطاری مشترک دولت و مجلس عباراتی را به کار برد که تفاسیر عجیبی از آن شد. قالیباف در نشستی که ابراهیم رییسی هم در آن حاضر بود، تلویحا عملکرد دولت را نقد و اعلام کرد: «ما (اصولگرایان) فرصت خطا کردن نداریم.»
با گسترش زمزمههایی در خصوص حضور قالیباف در انتخابات، اینبار مخالفان اصولگرای قالیباف اقدامی را در دستور کار قرار دادند که بهزعم بسیاری از تحلیلگران حضور او در همه آوردگاههای انتخاباتی آینده را تحتالشعاع قرار داد. افشای سفر خانواده قالیباف به ترکیه که بعدها مشخص شد با نقشآفرینی چهرههای نزدیک به پایداری عملیاتی شده است نوعی ارسال پیام به همه طیفهای سیاسی اصولگرا بود؛ اینکه هرگونه برنامهریزی برای نقشآفرینی در انتخابات آینده را بدون هماهنگی با جبهه پایداری فراموش کنند.
واکنش ابراهیم رییسی به همه این زخمهایی که بر پیکره سیاسی قالیباف وارد میشد، سکوت بود؛ سکوتی که این شائبه را تقویت میکرد که رییس دولت سیزدهم چندان از رفتارهایی که علیه رقیب اصولگرایش میشود، آزرده خاطر نیست. پس از این رفتارها بود که طرفداران قالیباف هم شمشیر را از رو بسته و انتقاد از دولت را به عرصه عمومی رسانهها کشاندند. طرح بحث سوال از رییسجمهور و طرحهای پی در پی استیضاح وزرای دولت که امضای چهرههای نزدیک به قالیباف، پای آنها نشسته بود. شخص محمدباقر قالیباف هم پس از بیرون آمدن از شوک ضربه سخت سیسمونیگیت، ادبیات انتقادی تازهای را اینبار علیه جبهه پایداری اتخاذ کرد.
قالیباف عبارت «سوپر انقلابیها» را برای مواجهه با مخالفان اصولگرایش انتخاب و تلاش کرد نقدهای مبنایی را در خصوص تحرکات آنها طرح کند. جماعتی که قالیباف معتقد بود «تنبلی میکنند» و هر حرف «نپختهای را به زبان میآورند» نهایتا هم اسم خودشان را میگذارند «انقلابی» ... در ادامه هم با لحن تندی اعلام کرد: «تو که هیچ غلطی نکردی، حق نداری به اسم انقلاب حرف بزنی.»
این روند ادامه داشت تا اینکه اخباری شنیده شد که ابراهیم رییسی و قالیباف در جریان نشست سران قوا، قرار و مداری را برای آتشبس با هم گذاشتهاند. قرار و مداری که هرگز جزییات آن در رسانهها منتشر نشد. اما پس از این دوران بود که هر طرح استیضاحی در مجلس یازدهم با سد هیات رییسه مجلس و شخص قالیباف از دستور کار نمایندگان خارج میشد.
سکانس پایانی؛ همیشه پای انتخابات در میان است
اما به رغم همه قرار و مدارها رویارویی زیرپوستی اصولگرایان بر سر سهم افزونتر از قدرت در دورانی که سکه حاکمیت یکدست اصولگرایی ضرب شده است، همچنان ادامه دارد. با نزدیک شدن به موعد رسمی انتخابات، اما ناگهان نمایندگان مجلس خود را با سبد خالی دستاوردها و انواع و اقسام انگها مواجه دیدند. امضای نامه دعوت از رییسی برای حضور در انتخابات و مدارای مستمر با دولت، مجلس یازدهم را به عنوان مجلسی که بیشتر مطالبات دولت را دنبال میکند تا مطالبات ملت را مطرح ساخت. افشای ماجرای اهدای ۷۰ خودروی شاسی بلند، موجی از انتقاد را علیه مجلس شکل داد.
واکنش مجلس به این رسوایی، استیضاح وزیر صمت بود. وزیری که گفته میشد مورد علاقه شخص رییسجمهور است، مبتنی بر همین علاقه بود که ابراهیم رییسی شخصا برای دفاع از فاطمیامین در بهارستان حاضر شد. پاسخ مجلس، اما معنادار بود. نمایندگان که احساس میکردند طی ۲ سال گذشته اعتبار سیاسی خود را قمار کردهاند، اینبار با رای عدم اعتماد به فاطمیامین تلاش کردند خود را مستقل نشان دهند. دولت هم واکنش تندی به این رای مجلس نشان داد.
بازرس رییسجمهوری ضمن تایید اهدای خودروی شاسی بلند به نمایندگان اعلام کرد که موضوع همچنان در دست بررسی است. در فاز بعدی، نمایندگان هم اعلام کردند که باید لیست دولتمردانی که خودروهای شاسی بلند بدون ضابطه دریافت کردهاند، اعلام شود.
در کشاکش این رویاروییهای بنیادین است که تحلیلگران معتقدند آوردگاههای انتخاباتی پیش رو احتمالا پایان پروسه ناموفق تشکیل ساختار قدرت یکدست در ایران خواهد بود؛ ساختاری که یکبار در زمان احمدینژاد و یکبار هم در زمان ابراهیم رییس شکل گرفت، اما دستاوردهای هر دو دوره دستاوردهایی توام با، اما و اگرهای فراوانی بودند.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: انتخابات ۱۴۰۲ اصولگرایان جبهه پایداری انتخابات ریاست جمهوری طرفداران قالیباف پس از انتخابات جبهه پایداری ابراهیم رییسی ابراهیم رییس مجلس یازدهم شاسی بلند زمزمه ها رسانه ها ثبت نام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۹۲۶۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ زودهنگام بر سر صندلی «شماره یک» مجلس دوازدهم؛ همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف!
تلاشها برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس شدت گرفته است؛ از یک سو تندروهایی از جنس نبویان، رسایی و ذوالنور و از سوی دیگر متکی که مورد حمایت شورای وحدت است. برخی نیز گرچه سکوت کردهاند اما بعید نیست در اندیشه فتح کرسی «شماره یک» مجلس دوازدهم باشند.
به گزارش خبرآنلاین، همه در حال لابی کردن و برگزاری جلساتشان هستند، برای این جلسات هم نامهای پر طمطراقی مییابند؛ مانند «هماندیشی منتخبان جدید مجلس»
شاید برخی از آنها همفکر و همسو به نظر بیایند، اما این جلسات با محوریت برخی از منتخبان جدید تهران بصورت جداگانه برگزار شده و میشود که در یک جبهه قرار دارند.
لابی برای هیات رئیسه مجلسمحمود نبویان، حمید رسایی، منوچهر متکی و محمدباقر قالیباف؛ چهرههایی که سعی دارند با لابیهای گستردهشان کرسی ریاست مجلس را از آن خود کنند یا سهم بیشتری از صندلیهای هیات رئیسه مجلس داشته باشند.
خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شده، همگی نشان از جدی شدن رقابتها برای انتخابات هیات رئیسه مجلس خواهد داشت؛ انتخاباتی که قطعا هیجان و شور آن از انتخابات اصلی ورود به مجلس بیشتر خواهد بود.
اولین گام نبویان برایناک اوت کردن قالیبافمحمود نبویان از چهرههایی که به تندرو بودن شهره است، در انتخابات اخیر توانست شگفتیآفرین باشد و نفر اول تهران شد. نبویان پس از ۴ سال بیرون نشستن از مجلس، سال ۹۸ دوباره به ساختمان هرمی شکل بهارستان رفت، این بار اما با رأی اول تهران ماجرا فرق کرده است. او که مشخصا زاویه تندی با محمدباقر قالیباف رئیس فعلی مجلس دارد، در انتخابات اخیر بالاتر از حمید رسایی و مجری سابق صداوسیما و قالیباف ایستاد.
این اتفاق انگار اعتماد به نفس نبویان را دو چندان کرده و گویا دورخیز بلندی کرده برای کسب ریاست مجلس دوازدهم. هرچند او در اظهاراتی پیش از سال جدید تلویحا این موضوع را رد کرده بود اما نشانههای تحرکات بود گویای نکاتی دیگر است.
خبرهایی که در رسانهها آمده، حاکیست که نبویان تعدادی از منتخبان جدید را گرد هم آورده و برای آنها از «ضرورت وحدت نیروهای انقلاب اسلامی» سخن گفته است. در واقع اولین اقدامی که برای ناکاوت کردن قالیباف لازم بوده انجام شود، همان کاری است که نبویان به دنبال آن افتاده است؛ «تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی.»
در مجلس فعلی، فراکسیون اکثریتی با نامی مشابه به فراکسیون مد نظر نبویان و دوستانش در حال کار است که قالیباف ریاست آن را بر عهده دارد.
به زبان سادهتر، اقدام نبویان برای تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی، در واقع اعلان جنگ با قالیباف است و تلاشی همهجانبه برای از بین بردن فراکسیون فعلی قالیباف و تشکیل فراکسیونی جدید و البته تقریبا با همان نام مجلس یازدهم.
گویا این بار نبویان عزم خود را جزم کرده تا ریاست فراکسیون را در دست بگیرد؛ و وقتی هم که به ریاست فراکسیون به قول خودشان اکثریت برسد، بخش عمدهای از راه ریاست مجلس را پیموده است و حتی اگر به ریاست مجلس نرسد ریاست یک فراکسیون اصلی را در دست داشته باشد تا به او قدرت مانور بیشتری در مجلس آینده بدهد.
به نوشته ایسنا، «هسته اولیه تاسیس فراکسیون انقلاب اسلامی بیش از ۵۰ نفر از منتخبان مجلس دوازدهم را برای حضور در جلسه اولیه دعوت کرده بود که از این تعداد، حدود ۴۰ نفر از منتخبان که در فهرستهای مختلف سیاسی نیروهای انقلاب عضویت داشتند، حضور پیدا کردند.»
رسایی هم در تکاپو استجلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس در حالی برگزار شد که دو روز قبلش حمید رسایی دیگر چهره تندروی اصولگرایان نیز جلسهای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرده بود.
خبرگزاری ایلنا که این خبر را منتشر کرده، در متن خود نوشته «احتمالا یکی از مهمترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح میشود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»
متکی به صندلی «شماره یک» میاندیشددر همین حال منوچهر متکی که سرلیست فهرست شورای وحدت (جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و…) بوده، اواخر فروردین ماه جلسهای با حدود یکصد تن از منتخبان جدید برگزار کرده بود؛ البته حضور حدود ۱۰۰ منتخب جدید مجلس، با استناد به سخنان متکی است. به گفته وزیر اموز خارجه اسبق ایران، در جلسه مذکور، درباره «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» صحبت شده بوده که از نظر متکی «مهمترین موضوع» است.
او حمله نسبتا تندی هم به قالیباف داشت و گفته بود که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»
متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآوردهی اصولگرایان یعنی علیاکبر رائفیپور، موسوم به «جبهه صبح ایران» شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفیپور قرار گرفته که این چنین به مدیریت مجلسحملهور شده است.
رقبای اصلی و فرعی همه در مقابل یک نفر؛ قالیبافمخرج مشترک این سه جلسه، همگی نشان از عزمی جدی برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس دارد؛ نبویان، رسایی و متکی، همگی نه از مخالفان که از رقبای جدی قالیباف هستند؛ با این وجود آنها برای رسیدن به این هدف مهمشان، باید یکدیگر را هم از میدان، به در کنند.
همه اینها در حالی است که روزانه به صف مدعیان ریاست مجلس اضافه میشود؛ مجتبی ذوالنور نماینده قم نیز اخیرا شنیده شده که برایریاست مجلس، در حال رایزنی است.
قالیباف بیکار ننشسته استالبته که قالیباف هم در این میان بیکار ننشسته و در حال لابیهای گستردهای برای ابقای خود بر صندلی ریاست مجلس است. در این میان، ابوالفضل ابوترابی نماینده نجفآباد به ایرنا گفته «محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشستهایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.»
اخیرا نیز کامران غضنفری که با لیست صبح امید (رائفی پور) جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که منتشر کرده، مدعی دادن وعدههایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. ادعایی که البته از سوی حبیبزاده، منتخب مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تکذیب شده و گفته است؛ «من در آن جلسه مورد اشاره دکتر غضنفری بودهام، به هیچ وجه بحثی درباره قول و وعده برای رأی دادن به ریاست مجلس نبوده و خلافگویی است».
سکوت مرموز و خطرناک آقاتهرانیبا این وجود، سکوت مرتضی آقاتهرانی، میتواند سکوتی مرموز برای رقبا و البته ترسناک برای قالیبافیها باشد؛ چرا که ریاست شورای مرکزی جبهه پایداری را بر عهده دارد و تک تک اعضای این تشکل، از دشمنان قدیمی قالیباف محسوب میشوند.
با وجود آنکه نبویان خود از اعضایجبهه پایداری است، اما مرتضی آقاتهرانی را نیز میتوان یکی از مدعیان ریاست مجلس دانست، کما اینکه در انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه سوم مجلس فعلی، او برای کسب کرسی ریاست با قالیباف وارد رقابت شد و نهایتا ۱۹۴ به ۵۳ میدان را واگذار کرد. در نتیجه میتوان گفت که آقاتهرانی خود مترصد فرصتی برای انتقامگیری از محمدباقر قالیباف است و چه محفلی مناسبتر از مجلسی تندروتر از مجلس یازدهم!
این احتمال نیز وجود دارد که آقاتهرانی تا زمان انتخابات مرحله دوم که باید ۴۵ کرسی تعیین تکلیف شوند سکوت خود را ادامه دهد تا خللی به ائتلاف شانا و پایداری وارد نکند و بعد از عبور از آن مرحله سکوتش را درباره ریاست مجلس آینده بشکند.
جنگ قدرت در بهارستانهرچند مخرج مشترک همه طیفها و افراد مقابل رئیس مجلس که در حال لابی با منتخبان هستند، دشمنی با قالیباف است، اما آنها قاعدتا تنها هدفشان، پایین کشیدن قالیباف از صندلیریاست مجلس نیست و قاعدتا خودشان هم تمایل زیادی برای کسب این مقام را دارند؛ برای رسیدن به این آمال و آرزو، لاجرم باید هر طیفی، طیف دیگر را از حیض انتفاع ساقط کند و این مهم، مستلزم جنگ قدرتی خونین در عرصه سیاست خواهد بود؛ که گوشهای از آن در هفتههای منتهی به یازدهم اسفند ماه سال گذشته تجربه کردند و جامعه نیز شاهد این جنگ قدرت بود؛ جنگ قدرت شاید میان دو عضو ارشد جبهه پایداری یعنی آقاتهرانی و نبویان؛ شاید میان رسایی و آقاتهرانی؛ شاید میان رسایی و نبویان؛ شاید میان متکی و پایداریچیها؛ شاید میان متکی و رسایی؛ و البته حتما میان همه اینها و قالیباف.